فینگیلی من و بابا

<no title>

سلام عشق کوچک مامان گل نازم الان تو شکم مامانی هستی و امشب تو سومین سالگرد عشق سه نفره  شرکت داری  فدای تو بشم که به مامان کمک کردی و بادکنک باد کردی  بادکنکارو دوست دارم چون نفس تو قاطیشه عشق کوچولوی من   فعلاً بای  ...
5 مرداد 1391

روزهای خوب من با یاد تو عسل مامان

فرشته کوچولوی نازم نمیدونی که چقدر با وجود تو احساس خوبی دارم  پریروز سرکار بودم و نشسته بودم که تلویزیون روشن بود کارتون نشون میداد کارتون جیمبو عزیزم همش داشتم به دورانی که قراره با هم باشیم و زندگی تازه ای رو شروع کنیم  فکر میکردم چقدر ذوق کردم برای روزایی که قراره با تو نی نی نازم بشینم و کارتون ببینم  اتفاقاً تو همون حین که تو رویا بودم باباییت هم زنگ زد نمیدونی چقدر ذوق داره چقدر قربون صدقت میره خیلی دوست داره  هرروز داره عشق و علاقش از قبل بیشتر و بیشتر میشه خیلی پدر خوبیه با اینکه هنوز نیومدی یک احساس پاکی نسبت  به تو داره که شاید هیچ کس درک نکنه من چی میگم  وای خیلی دوست داریم خیلیییی  هر روز که میگذره زندگی داره برا...
5 مرداد 1391

بهترین نی نی دنیا

میدونی عشق یعنی چی عشق یعنی اینکه  از صبح تا شب یکی همش همراهت باشه تو خستگیا و تو شادیا و ناراحتیا بدونی یکی باهاته  تنها کسی که میدونه تو دلت چی میگذره  مامان جون یکی خیلی ناراحتم  کرد چرا بعضی ها نمیفهمن که زن باردارو نباید ناراحت کنن عسل مامان نمیدونی چقدر دلم میشکنه خیلی اوقات اما به روی خودم نمیارم و فقط کسایی که اذیتم میکنن رو میسپرم به خدا و میگم جوابشون رو خدا بده  ولش کن ولی به غیر از اون کل زندگی من و تو بابایی شده پر از شادی و خوشی نمیدونی که چقدر از بودن  با تو خوشبخت و خوشحالیم  یعنی اگر تو و بابایی جیگرت تو زندگیم نبودین نمیدونستم که عشق چه مفهومی داره عشق یعنی شماها البته بماند که از وقتی مامان شدم تازه میفهمم مامانم چقدر ...
5 مرداد 1391

<no title>

سلام به نی نی ناز مامان  گل من  وارد سیزدهمین هفته از بارداری شدم همش تو فکرمی  به این فکر میکنم که داری میای و منو از تنهایی در میاری منو بابایی همش به لحظه لحظه با تو بودن و خوش گذروندن فکر میکنیم ولی اینو جدی میگم که با اومدن تو خیلی چیزا تغییر میکنه حسی که تو خونمون هست هی قشنگتر و قشنگتر میشه پریشب روی تخت دراز کشیده بودیم که یهو دیدم باباییت نیست دیدم رفته پایین روی شکم من و دو تا دستاشم گرفته کنار صورتش و داره یواشکی با تو حرف میزنه کلی از خنده ریسهه رفتم و گفتم داری چیکار میکنی با یه خنده زیبا گفت داره با تو خصوصی حرف میزنهههه ای جونم قربون جفتتون بشم که توی زندگیم شدین عین یه خوابی که به واقعیت تبدیل شده خیلی دوستون دارم امروز صب...
5 مرداد 1391

<no title>

سلام بر یکی یک دونه مامان فرشته و بابا مسعود عزیزم امروز اولین ماه مبارک رمضانه و خیلی دلم میگیره که نمیتونم روزه بگیرم خیلی حس بدیه ولی مجبورم فینگیلیه مامان  اما موقع افطار چه حس بدی بهم دست میده که روزه نیستم وای نمیدونی چه درد بدی اومده سراغم دندون عقلام یکی پس از دیگری ورم میکنه و داره داغونم میکنه از دردش سردردای شدید میگیرم لثم خیلی خیلی متورم شده از لپم میزنه بیرون نمیتونم چیزی بخورم و همه چیو به زور میخورم یه ورورد ممنوع زدم سمت راست دهنم که لقمه ها اونوری نرن چون اگه برن آژیرم به صدا در میاد  کوچولوی مامان و دوستای ماهم ماه رمضان بر همگی مبارک  ...
5 مرداد 1391

مامان ني ني مريضهههههه

ني ني جون مامان نميدوني چقدر حال مامانت بده سرماخوردم شديداً  گلوم خيلي درد گرفته همش نگران توام ملوسكم  ميترسم تو چيزيت بشه بزار بابا مسعودت بياد  بريم دكتر ببينم خوب ميشم يا نه !  واي واي خيلي نگرانم قند عسل مامان ...
13 تير 1391

بابايي لوزت مبالك

باباي مهربونم روزت مبارك  بابا مسعود با اينكه هنوز نديدمت اما مامان جونم هر روز از مهربونيات و فداكاريات و صبرت  برام تعريف ميكنه  و منم كنجكاوم كه اين باباي نازم رو زودتر ببينم  بابايي مهربون و زحمت كش من خيلي دوست دارم و ميدونم اين روزا چقدر تلاشت رو از هميشه  بيشتر كردي و ذوقت بيشتر از قبل شده بابايي من و مامانيم عاشقتيم  بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
13 تير 1391

کوچولوی مامان عاشقتم

شیطون مامان خیلی دوست دارم یعنی اگر این تنها حرفی باشه که هرروز توی وبت مینویسم  بازم مینویسم  دوست دارم  عزیز دلم خیلی ببخشید شبا چه حالت تهوعی دارم داره منو میکشه  یعنی شبا دیگه حسرت غذا خوردن به دلم مونده چون نباید بخورم  در هر صورت کوفتم میشه  هیچ وقت نمیتونستم فکرشو بکنم منه شکمو یه روزی حالم از غذا بهم بخوره  خیلی این روزا بده چون فکر میکنم عشقم خیلی داره ضعیف میشه عسل مامان واسه خودم ناراحت نیستم ضعیف شدن تو تنها ناراحتی منه الهی مامان قربون کوچولوی نازش بره که انقدر عزیزه هنوز هیچی نشده خودتو تو دل من و مسعود جونم جا کردی فدلی تو بشم نمیدونی مسعود جونم چه ذوقی داره عاشق شما دو تا هستم تنها بهانه های زنده بودنم...
13 تير 1391

پسمل یا دخمل !!!! فرقی نداره :)

عزیز دل مامان کودک نازم امروزم اون یکی قالبت دلمو زده بود عوض کردم  یکمی رنگشو و ... دخترونست اما دلیل نمیشه که فکر کنی دخمل دوست دارما  نه عشقم از قالبش خوشم اومد ملوسه  قربونت برم بازم میگم عشقم مهم برای من اینه که تو سالم باشی  و جنسیت تو رام فرقی نمیکنه در هر صورت یه فرشته کوچولوی  نازی که خدا تورو به من هدیه داده و منم این هدیرو با تمام وجودم میپرستم بوسسسس ...
13 تير 1391

اسم وب عوض شد

امروز اسم وبتو عوض کردم جوجوی مامان  و بابا  جریان ستیلا چی بود !  جوجوی قشنگم من سال ۱۳۸۹ توی یه وبلاگ  اسم ستیلارو دیدم و خوشم اومد به خاطر اینکه این  اسم جلوی چشمم باشه اسم وبو گذاشته بودم ستیلا  حالا هم اسمشو عوض کردم چون معلوم نیست  جوجوی ناز ما چیه ! هرچی هستی هرروز قربونت میرم  ...
13 تير 1391