فینگیلی من و بابا

مامان ني ني مريضهههههه

ني ني جون مامان نميدوني چقدر حال مامانت بده سرماخوردم شديداً  گلوم خيلي درد گرفته همش نگران توام ملوسكم  ميترسم تو چيزيت بشه بزار بابا مسعودت بياد  بريم دكتر ببينم خوب ميشم يا نه !  واي واي خيلي نگرانم قند عسل مامان ...
13 تير 1391

بابايي لوزت مبالك

باباي مهربونم روزت مبارك  بابا مسعود با اينكه هنوز نديدمت اما مامان جونم هر روز از مهربونيات و فداكاريات و صبرت  برام تعريف ميكنه  و منم كنجكاوم كه اين باباي نازم رو زودتر ببينم  بابايي مهربون و زحمت كش من خيلي دوست دارم و ميدونم اين روزا چقدر تلاشت رو از هميشه  بيشتر كردي و ذوقت بيشتر از قبل شده بابايي من و مامانيم عاشقتيم  بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
13 تير 1391

کوچولوی مامان عاشقتم

شیطون مامان خیلی دوست دارم یعنی اگر این تنها حرفی باشه که هرروز توی وبت مینویسم  بازم مینویسم  دوست دارم  عزیز دلم خیلی ببخشید شبا چه حالت تهوعی دارم داره منو میکشه  یعنی شبا دیگه حسرت غذا خوردن به دلم مونده چون نباید بخورم  در هر صورت کوفتم میشه  هیچ وقت نمیتونستم فکرشو بکنم منه شکمو یه روزی حالم از غذا بهم بخوره  خیلی این روزا بده چون فکر میکنم عشقم خیلی داره ضعیف میشه عسل مامان واسه خودم ناراحت نیستم ضعیف شدن تو تنها ناراحتی منه الهی مامان قربون کوچولوی نازش بره که انقدر عزیزه هنوز هیچی نشده خودتو تو دل من و مسعود جونم جا کردی فدلی تو بشم نمیدونی مسعود جونم چه ذوقی داره عاشق شما دو تا هستم تنها بهانه های زنده بودنم...
13 تير 1391

پسمل یا دخمل !!!! فرقی نداره :)

عزیز دل مامان کودک نازم امروزم اون یکی قالبت دلمو زده بود عوض کردم  یکمی رنگشو و ... دخترونست اما دلیل نمیشه که فکر کنی دخمل دوست دارما  نه عشقم از قالبش خوشم اومد ملوسه  قربونت برم بازم میگم عشقم مهم برای من اینه که تو سالم باشی  و جنسیت تو رام فرقی نمیکنه در هر صورت یه فرشته کوچولوی  نازی که خدا تورو به من هدیه داده و منم این هدیرو با تمام وجودم میپرستم بوسسسس ...
13 تير 1391

اسم وب عوض شد

امروز اسم وبتو عوض کردم جوجوی مامان  و بابا  جریان ستیلا چی بود !  جوجوی قشنگم من سال ۱۳۸۹ توی یه وبلاگ  اسم ستیلارو دیدم و خوشم اومد به خاطر اینکه این  اسم جلوی چشمم باشه اسم وبو گذاشته بودم ستیلا  حالا هم اسمشو عوض کردم چون معلوم نیست  جوجوی ناز ما چیه ! هرچی هستی هرروز قربونت میرم  ...
13 تير 1391

لطف همه به من و نی نی

ثمره عشق زندگیمون  با وجود اومدن تو به زندگی  همه چی  یه رنگ وبوی تازه گرفته وای این  خاله فریبا و مامان شهرزاد جون  هرروز زنگ میزنن و میگن چی هوس کردی برات درست کنیم بیاریم  دیروز هم که تعطیل بودم از صبح شهرزاد جون میگفت بگو یه چیز درست کنم بیای  اینجا همش  غصه میخورن میگن غذا بخوریا نی نی جون بگیره مامان شهرزاد جون هم همش برام سبزی و  بادمجون کبابی و همه چی درست میکنه و خاله  فریبای عزیز هم میاره تا اینجا قربونتون برم  من انقدر ماهین  خاله فریبا و مامان شهرزاد جونم ممنونم که به فکر من و نی نی هستین  مامان طاهره جون هم همینطور همش به من لطف داره و واسم غذا درست میکنه یا همش در حال زنگ زدن و  توصی...
13 تير 1391

از همه چیز حالم بد میشه

نی نی کوچولوی من  مامان داره دیگه کم کم غصه میخوره دیشب عمه سمیرا برای مبارزه با  حالت های بد یه چیزی یادم داد عمه امتحان کردم اما  کارساز نبود راستی عمه سمیرا هم یه آش دوغ برا ی نی نی درست کرد عزیزم ممنون خیلی خوشمزه بود  عمه سمیرا جونم همیشه به ما لطف داره مامانی تو خیلی گشنت میشه تا مامانی یه چیزی درست میکنه میاد بخوره حالش بد میشه  وای از همه چیز متنفرم یعنی هیچ چیزی روی کره خاکی نیست که من هوس کنم  خیلی غصه میخورم از همه چیز بدم میاد میخوام غذا درست کنم تا درست میکنم بدم میاد  خدایا خدایااااااااااااااا ...
13 تير 1391

صدای قلب نی نی کوچولوی نازم

وقتی دستگاه را روی شکمم گذاشت صداهای عجیب و غریبی را شنیدم  مثل صدای قلب نبود با تعجب پرسیدم اینه؟!!!! خانمه گفت اینجا نیست صبر کن! دوباره دستگاهش را چرخوند اما بازم صدای قلبی نشنیدم وااای نکنه اتفاق بدی افتاده خیلی ترسیدم همون لحظه خدا رو صدا کردم با تموم وجودم از خدا خواستم که اتفاق بدی نیوفتاده باشه و نی نی من سالم باشه بعد دستیار دکتر دستش را برد پایینتر و اونجا بود که صدای قلب فرشته کوچولوم را شنید قلبش تندتند میزد  صداش بهترین آهنگ زندگیم بود با ضربان تند تند قلبش میخواست به من ثابت کنه که من هستم نگران نباش خدایا شکرت .اما حیف که زیاد نتونستم صدای قشنگ قلب فرشته کوچولوم را بشنوم فقط ٣٥ ثانیه و همین ٣٥ ثانیه کافی بود تا وجودم پر بشه ا...
13 تير 1391

بی قرار

نی نی نازم الهی مامان قربونت بشه از وقتی که تونستم احساست کنم دارم لحظه شماری میکنم واسه بودنت کنارم واسه شیر دادن بهت و واسه بوییدن و بوسیدنت چقدر این انتظار سخت اما شیرینه  نی نی ناز مامان نمیدونی که بابا مسعودت چقدر دوسمون داره هر ثانیه نگرانمونه و در طول روز بارها حال من و نی نی کوچولوی نازمو میپرسه کلی ذوق داره و هر شب واسه اومدنت نقشه میکشه واسه وقتی کی میای  برای لالا کردنت هم کلی نقشه ها داره تمام فکر و ذکر ما شدی تو قشنگترین احساس زندگیم  من بی قرارتم کوچولوی قشنگم بی قرار لحظه لحظه با تو بودن حاضرم از همه چی برای تو بگذرم  دوست داریم من و بابا مسعود و میپرستیمت هر دقیقه بوسسسسسسسسسس ...
13 تير 1391